بنچ مارکینگ چیست

بنچ مارکینگ چیست + کاربردها، مزایا و انواع آن

آیا تا به حال پیش آمده که به رقبای خود نگاه کنید و بپرسید آن ها چه کاری را متفاوت انجام می دهند که تا این حد موفق هستند؛ یا شاید در تیم خودتان ببینید که یک بخش بسیار کارآمدتر از بخش دیگر عمل می کند. این سوال ها، پایه و اساس یکی از قدرتمندترین استراتژی های مدیریتی به نام بنچ مارکینگ یا بهینه کاوی است.

در این مقاله از آژانس دیجیتال مارکتینگ نیلا خواهید یافت بنچ مارکینگ چیست و چرا یکی از ابزارهای اصلی رشد و بهبود عملکرد در مدیریت مدرن است و چگونه می تواند مسیر پیشرفت هر سازمانی را متحول کند. این مطلب به شما نشان می دهد که بنچ مارکینگ فقط مقایسه ساده نیست بلکه یک فرایند هوشمند برای کشف بهترین روش ها، کاهش هزینه ها و افزایش کارایی است. همچنین با انواع بنچ مارکینگ، کاربردهای واقعی آن در کسب وکارها، مراحل اجرای درست و حتی چالش های رایجش آشنا می شوید تا بتوانید آن را در عمل به کار ببرید و نتایجش را ببینید.

بنچ مارکینگ چیست؟

قبل از اینکه به فرایند بنچ مارکینگ بپردازیم، ابتدا باید بدانیم خود کلمه بنچ مارک به چه معناست. بنچ مارک یک معیار یا نقطه مرجع است که با کمک آن می توان عملکرد چیزی را سنجید. فکر کنید بنچ مارک، همان نمره ۲۰ یا یک استاندارد طلایی در یک حوزه خاص است. این معیار می تواند هر چیزی باشد که قابل اندازه گیری است:

  • در حوزه فناوری، بنچ مارک می تواند سرعت یک پردازنده  در انجام محاسبات باشد.
  • در یک فروشگاه، بنچ مارک می تواند ” میانگین نرخ تبدیل مشتری” در آن صنعت باشد (برای مثال حدود ۳%).
  • در خدمات مشتری، بنچ مارک می تواند “متوسط زمان پاسخگویی” یک شرکت پیشرو (مثلا زیر ۵ دقیقه) باشد.

پس بنچ مارک در اصل یک اسم است؛ یعنی همان معیار یا استانداردی که دیگران یا خودتان را با آن می سنجید. این معیار مانند خط پایانی است که می خواهید به آن برسید یا حتی از آن جلو بزنید.

اکنون نوبت به بنچ مارکینگ می رسد. بنچ مارکینگ یعنی فرایند استفاده از آن معیارها برای مقایسه، یادگیری و بهبود عملکرد. در واقع بنچ مارکینگ همان مقایسه کردن است؛ فرایندی منظم و پیوسته که سازمان ها توسط آن، روش های موفق شرکت های برتر را بررسی می کنند تا بفهمند چگونه می توانند عملکرد خود را ارتقا دهند. این فرایند به سازمان ها کمک می کند تا فقط به عملکرد داخلی خود تکیه نکنند و نگاهشان را به بیرون از شرکت نیز گسترش دهند. بنچ مارکینگ معمولا با پاسخ دادن به چهار سوال اصلی انجام می شود:

  1. وضعیت فعلی ما چیست؟ (بررسی عملکرد داخلی)
  2. بهترین شرکت ها در چه سطحی عمل می کنند؟ (یافتن معیار یا بنچ مارک)
  3. آن ها چطور به این سطح رسیده اند؟ (تحلیل روش ها و فرایندهایشان)
  4. برای رسیدن به آن سطح یا عبور از آن، باید چه تغییراتی انجام دهیم؟ (برنامه ریزی و اقدام)

به همین دلیل بنچ مارکینگ به سازمان ها کمک می کند از تجربه موفق دیگران یاد بگیرند، روش های خود را اصلاح کنند و مسیر رشدشان را دقیق تر بسنجند.

اگر علاقه مند به آشنایی با خدمات مشاوره دیجیتال مارکتینگ نیلا و افزایش فروش خود هستید کلیک کنید.

تاریخچه بنچ مارکینگ و شرکت معروف زیراکس

مقایسه کردن عملکرد خود با دیگران موضوع تازه ای نیست. انسان ها از گذشته های دور همین کار را می کردند؛ مثلا وقتی می دیدند فرد دیگری سریع تر شکار می کند، ناخودآگاه خودشان را با او مقایسه می کردند. اما تبدیل شدن این رفتار طبیعی به یک ابزار رسمی مدیریتی، داستانی دارد که به دهه ی ۱۹۷۰ میلادی و شرکت زیراکس (Xerox) برمی گردد.

در آن زمان، زیراکس یکی از پیشگامان صنعت دستگاه های کپی در آمریکا و اروپا بود و تقریبا تمام بازار را در اختیار داشت. اما با ورود شرکت های ژاپنی مانند کنون (Canon) و ریکو (Ricoh)، همه چیز تغییر کرد. زیراکس با شگفتی متوجه شد که این شرکت ها دستگاه هایی با کیفیت بالاتر تولید می کنند، در حالی که قیمت فروش آن ها حتی از هزینه ی تولید همان دستگاه در زیراکس کمتر بود.

این موضوع ضربه ی بزرگی برای زیراکس بود. شرکت در آستانه ی سقوط قرار داشت اما به جای نادیده گرفتن رقبا، تصمیم گرفت دقیق تر نگاه کند و روش آن ها را یاد بگیرد. این نقطه ی آغاز بنچ مارکینگ رقابتی بود. زیراکس دستگاه های رقبای ژاپنی را خرید و برای بررسی دقیق، آن ها را باز کرد تا بفهمد چه چیزی باعث برتری آن ها شده است؛ کاری که امروز آن را مهندسی معکوس می نامند.
اما آن ها فقط محصولات را بررسی نکردند. فرایندهای تولید، تامین قطعات و شیوه های مدیریتی آن شرکت ها را هم زیر ذره بین گذاشتند. زیراکس در این مرحله متوجه شد مشکل اصلی در محصول نهایی نیست بلکه در ساختار داخلی، مدیریت زنجیره ی تامین و کنترل کیفیت نهفته است. بنابراین تصمیم گرفت روش کارش را از پایه تغییر دهد.

مدیران زیراکس چهار استراتژی مهم را طراحی کردند که یکی از آن ها بنچ مارکینگ بود. همین تصمیم مسیر شرکت را عوض کرد. زیراکس نه تنها از بحران نجات پیدا کرد، بلکه دوباره به یکی از رهبران کیفیت در جهان تبدیل شد.

اگر علاقه مند به آشنایی با مشاوره توسعه کسب و کار هستید، کلیک کنید.

مزایای بنچ مارکینگ

بسیاری از مدیران تنها به گزارش های داخلی نگاه می کنند. اما اگر فقط به درون خود نگاه کنید، هرگز نخواهید فهمید که چقدر از پتانسیل واقعی خود عقب هستید.  یک مثال ساده به خوبی این موضوع را نشان می دهد. فرض کنید شما از ۷۵% مشتریان خود بسیار راضی هستید. این عالی به نظر می رسد، تا زمانی که بفهمید متوسط وفاداری مشتری در بازار شما ۸۰% است. ناگهان متوجه می شوید که نه تنها عالی نیستید بلکه جای پیشرفت زیادی هم دارید. بنچ مارکینگ دقیقا همین پنجره را به روی شما باز می کند. مهم ترین دستاوردهای این فرایند عبارتند از:

  • شناسایی نقاط قوت و ضعف: به شما کمک می کند تا به صورت عینی بفهمید در چه بخش هایی قوی و در چه بخش هایی ضعیف عمل می کنید.
  • درک بهتر رقبا و بازار: شما را مجبور می کند تا رقبا و کل صنعت را عمیقاً تحلیل کنید و از روندهای بازار عقب نمانید.
  • تعیین اهداف واقعی و قابل دستیابی: به جای تعیین اهداف بلند پروازانه و خیالی، می توانید اهدافی مبتنی بر واقعیت های بازار و عملکرد بهترین ها تعیین کنید.
  • کشف فرصت ها و شکاف های بازار (Gaps): بنچ مارکینگ شکاف های عملکردی را آشکار می کند؛ یعنی فاصله ای که بین شما و بهترین ها وجود دارد. این شکاف ها بزرگترین فرصت های شما برای بهبود هستند.
  • بهبود مستمر و نوآوری: همانطور که گفتیم، بنچ مارکینگ فرهنگ تقلید را ترویج نمی کند بلکه با الهام گرفتن از دیگران، به نوآوری در فرایندهای شما منجر می شود و چرخه ای از بهبود دائمی را به راه می اندازد.
  • افزایش کارایی و کاهش هزینه ها: با شناسایی فرایندهای بهینه تر، می توانید کارهای زائد را حذف کنید، سرعت را بالا ببرید و هزینه های عملیاتی را به شدت کاهش دهید.
  • افزایش سودآوری: کاهش هزینه ها وافزایش کیفیت محصولات، به طور مستقیم به افزایش سود منجر می شود.
  • افزایش رضایت و وفاداری مشتری: در نهایت محصول بهتر، خدمات سریع تر، قیمت کمتر به رضایت بیشتر مشتریان و وفاداری آن ها ختم می شود.
  • ایجاد انگیزه در کارکنان: وقتی به تیم خود نشان می دهید که رسیدن به سطح بالاتری از عملکرد امکان پذیر است، در آن ها انگیزه و اشتیاق برای تغییر و پیشرفت ایجاد می کنید.

اگر علاقه مند به آشنایی با مشاوره راه اندازی کسب و کار هستید، کلیک کنید.

image 19

اگر علاقه مند به آشنایی با مشاوره آنلاین کسب و کار هستید، کلیک کنید.

انواع بنچ مارکینگ

بنچ مارکینگ یک مفهوم واحد نیست و بسته به اینکه “چه چیزی” را با “چه کسی” مقایسه می کنید، به انواع مختلفی تقسیم می شود. درک این انواع به شما کمک می کند تا از ابزار درستی برای هدف خود استفاده کنید.

بنچ مارکینگ داخلی

تعریف ساده ترین نوع بنچ مارکینگ، مقایسه عملکرد بین بخش ها، تیم ها، شعبه ها یا فرایندهای مختلف درون سازمان شماست.  به طور مثال یک بانک، عملکرد شعبه ونک خود را با شعبه تجریش در جذب مشتریان جدید مقایسه می کند. یا یک شرکت نرم افزاری، زمان پاسخگویی تیم پشتیبانی فنی را با زمان پاسخگویی تیم خدمات مشتریان می سنجد.

  • کاربرد: این روش برای سازمان های بزرگی که چندین واحد مشابه دارند، بسیار عالی است.
  • مزایا: دسترسی به داده ها بسیار آسان است، زیرا همه چیز در داخل سازمان قرار دارد و مقاومت کمتری برای به اشتراک گذاری اطلاعات وجود دارد. این یک نقطه شروع خوب برای شناسایی بهترین شیوه های داخلی است.
  • معایب: این روش شما را از دنیای بیرون غافل می کند. ممکن است بهترین تیم شما هنوز از متوسط صنعت عقب تر باشد.

بنچ مارکینگ رقابتی

این همان چیزی است که اکثر مردم از بنچ مارکینگ تصور می کنند یعنی مقایسه مستقیم سازمان شما با رقبای اصلی در صنعت. مثلا یک فروشگاه اینترنتی، سرعت تحویل کالا، قیمت ها و تنوع محصولات خود را مستقیما با دیجی کالا مقایسه می کند.

  • کاربرد: برای درک جایگاه خود در بازار، شناسایی مزیت های رقبا و پیدا کردن نقاط ضعف خودتان در برابر آن ها حیاتی است.
  • مزایا: داده ها بسیار مرتبط هستند و مستقیما به شما نشان می دهند که در رقابت کجا ایستاده اید.
  • معایب: این سخت ترین نوع بنچ مارکینگ است زیرا رقبا تمایلی به اشتراک گذاری اطلاعات محرمانه خود ندارند. داده هایی که به دست می آورید ممکن است ناقص یا حتی اشتباه باشند.

بنچ مارکینگ عملکرد

در بنچ مارکینگ عملکرد تمرکز اصلی روی مقایسه ی عددی و شاخص های قابل اندازه گیری است؛ یعنی بررسی و تحلیل داده هایی که مستقیماً نشان دهنده ی سطح عملکرد هستند. به طور مثال نرخ پرش وب سایت خود را با میانگین نرخ پرش در صنعت خود. هزینه جذب هر مشتری در کسب وکار خود نسبت به رقبایتان.

  • کاربرد: این معمولا اولین قدم در هر نوع بنچ مارکینگ است. این روش به شما می گوید “چه” اتفاقی افتاده و شکاف چقدر است (مثلا نرخ تبدیل ما ۲% از رقیب کمتر است) اما به شما نمی گوید چرا این اتفاق افتاده است.

بنچ مارکینگ فرایند

این نوع بنچ مارکینگ، مکمل بنچ مارکینگ عملکرد است. در اینجا ما به دنبال “چرا” هستیم. ما فرایندها و روش های کاری را مقایسه می کنیم، نه فقط نتایج نهایی را.  در ادامه مثال قبل، بنچ مارکینگ عملکرد نشان داد نرخ تبدیل ما ۲% کمتر است. حالا در بنچ مارکینگ فرایند، ما فرایند پرداخت رقیب را بررسی می کنیم. آیا آن ها مراحل کمتری دارند؟ آیا گزینه های پرداخت بیشتری دارند؟

  • کاربرد: این روش برای یافتن دلایل ریشه ای شکاف های عملکردی و یادگیری چگونگی انجام بهتر کارها استفاده می شود. این یک تحلیل کیفی است.

بنچ مارکینگ استراتژیک

این بالاترین و پیچیده ترین سطح بنچ مارکینگ است. در اینجا، شما استراتژی های بلندمدت، مدل های کسب وکار و “فرمول های برنده شدن” سازمان های موفق را مقایسه می کنید.  این نوع بنچ مارکینگ تقریبا همیشه به خارج از صنعت شما نگاه می کند تا ایده های نوآورانه و انقلابی پیدا کند.

مثلا شرکت هواپیمایی Southwest Airlines برای کاهش زمان آماده سازی هواپیما روی زمین به جای مطالعه خطوط هوایی دیگر، فرایند کار “تیم های پیت استاپ” مسابقات اتومبیل رانی فرمول وان و نسکار را بنچ مارک کرد.

یا یک نمونه دیگر مثل بیمارستان کودکان گریت اورمند استریت (GOSH) در لندن برای بهبود فرایند “تحویل بیمار” از اتاق عمل به ICU که فرایندی پرخطر است، از تیم پیت استاپ فراری (Ferrari F1) الگوبرداری کرد.

بنچ مارکینگ کاربردی یا عمومی

این روش شباهت زیادی به بنچ مارکینگ فرایند دارد اما به طور خاص بر یک “عملکرد سازمانی” مانند منابع انسانی، مالی، لجستیک یا خدمات مشتری تمرکز دارد و آن را با بهترین سازمان ها در آن عملکرد خاص مقایسه می کند، صرف نظر از اینکه در چه صنعتی فعالیت می کنند.  یک شرکت تولیدی ممکن است فرایندهای انبارداری و لجستیک خود را با شرکت آمازون که رهبر جهانی در لجستیک است بنچ مارک کند.

  • کاربرد: عالی برای یادگیری از بهترین های مطلق در یک حوزه کاری خاص.

بنچ مارکینگ محصول یا فنی

این نوع بنچ مارکینگ به طور خاص بر مقایسه ویژگی ها، مشخصات فنی، کیفیت ساخت، طراحی و قابلیت های محصولات فیزیکی یا نرم افزاری تمرکز دارد.  مثلا کاری که شرکت های خودروسازی یا سازندگان موبایل مانند اپل و سامسونگ انجام می دهند. آن ها محصولات رقیب را می خرند، آن ها را کاملا دمونتاژ می کنند تا به جدیدترین فناوری های چیپ، دوربین یا باتری دست یابند.  یا یک مثال دیگر، یک کشور که پهپاد کشور دیگری را به دست می آورد و با مهندسی معکوس، نمونه مشابه آن را می سازد.

image 20

مراحل انجام بنچ مارکینگ

انجام بنچ مارکینگ یک پروژه آشفته و تصادفی نیست. این یک فرایند علمی و گام به گام است. اگرچه مدل های مختلفی (از ۴ مرحله تا ۱۲ مرحله) وجود دارد، اما اکثر آنها را می توان در یک فرایند ۵ مرحله ای ساده و خلاصه کرد:

مرحله اول: برنامه ریزی

این مهمترین مرحله است. یک برنامه اشتباه، کل فرایند را به هدر می دهد.

  • چه چیزی را می خواهید مقایسه کنید؟ اولین قدم انتخاب موضوع است. سعی نکنید “همه چیز” را بنچمارک کنید؛ این کار شدنی نیست. یک فرایند یا شاخص کلیدی را که برای موفقیت شما حیاتی است، انتخاب کنید. مثلا سرعت تحویل سفارش یا نرخ تبدیل صفحه محصول. همچنین باید ابتدا فرایند فعلی خودتان را به خوبی درک و مستند کنید.
  •  چه کسی را می خواهید مقایسه کنید؟ در این مرحله، شرکای بنچ مارکینگ خود را انتخاب می کنید. آیا می خواهید با رقیب مستقیم (بنچ مارکینگ رقابتی)، یک رهبر صنعت دیگر (بنچ مارکینگ استراتژیک) یا یک بخش داخلی (بنچ مارکینگ داخلی) خود را بسنجید؟
  • چگونه اطلاعات را جمع آوری می کنید؟ روش جمع آوری داده را مشخص کنید. آیا از طریق تحقیقات اینترنتی، گزارش های عمومی، نظرسنجی، مصاحبه تلفنی، بازدید حضوری یا مهندسی معکوس محصول خواهد بود؟

مرحله دوم: جمع آوری اطلاعات

حالا زمان اجرای برنامه است. در این مرحله شما دو دسته اطلاعات جمع می کنید:

  1. داده های داخلی: عملکرد فعلی خودتان را به طور دقیق و کمی اندازه گیری می کنید. مثلا زمان دقیق تحویل سفارش ما به طور متوسط ۴۸ ساعت است.
  2. داده های خارجی: اطلاعات مربوط به شرکای بنچ مارکینگ خود را جمع آوری می کنید.

این مرحله می تواند بسیار چالش برانگیز باشد، به خصوص اگر رقبای شما اطلاعات خود را محرمانه نگه دارند. گاهی اوقات لازم است مانند یک مشتری عادی از خدمات آن ها استفاده کنید تا بتوانید فرایندشان را مستقیما بررسی کنید.

مرحله سوم: تجزیه و تحلیل

این مرحله، جایی است که داده ها به “بینش” تبدیل می شوند. این مرحله خود دو بخش اساسی دارد:

  •  پیدا کردن شکاف عملکرد: شما داده های داخلی خود را کنار داده های خارجی می گذارید و آنها را مقایسه می کنید. نتیجه این مقایسه، “شکاف” را نشان می دهد. به طور مثال ما ۴۸ ساعته تحویل می دهیم، رقیب برتر ۲۴ ساعته. ما یک شکاف عملکرد ۲۴ ساعته داریم.
  • پیدا کردن ریشه شکاف: این بخش مهم تر است. چرا این شکاف وجود دارد؟ شما باید عمیق تر شوید و فرایندها را مقایسه کنید. مثلا تحلیل ما نشان داد که فرایند بسته بندی رقیب به جای ۳ مرحله، ۱ مرحله دارد و آن ها از دو مرکز توزیع به جای یک مرکز استفاده می کنند. اینجا شما “بهترین شیوه” را کشف کرده اید.

مرحله چهارم: پیاده سازی و اجرا

تحلیل به تنهایی هیچ ارزشی ندارد، مگر اینکه به عمل منجر شود.  در این مرحله، شما یک برنامه عملیاتی تدوین می کنید. نکته کلیدی در این مرحله انطباق است، نه تقلید و کپی برداری. شما نمی توانید فرایند آمازون را مستقیما در یک فروشگاه کوچک پیاده کنید. شما باید اصول آن فرایند را بگیرید و آن را برای فرهنگ، بودجه و منابع سازمان خودتان بومی سازی کنید. حمایت و تعهد مدیریت ارشد در این مرحله برای تخصیص منابع و ایجاد تغییر، بسیار مهم است.

مرحله پنجم: نظارت و تکرار

بنچ مارکینگ یک پروژه یک باره نیست؛ یک چرخه پیوسته است.  پس از اجرای تغییرات جدید، باید به طور مداوم عملکرد جدید را رصد و اندازه گیری کنید.

  • آیا شکاف عملکردی بسته شد؟
  • آیا به هدف جدید رسیدیم؟
  • آیا این تغییر، مشکل دیگری ایجاد نکرد؟

بازار دائما در حال تغییر است، رقبای شما هم در حال پیشرفت هستند. بنابراین، فرایند بنچ مارکینگ باید به طور دوره ای تکرار شود تا سازمان شما همیشه در مسیر بهبود مستمر باقی بماند.

image 21

بنچ مارکینگ در دیجیتال مارکتینگ

در بازاریابی دیجیتال، بنچ مارکینگ ابزاری است برای سنجش عملکرد برند در برابر رقبا و شناسایی مسیرهای رشد. در سئو، این روش با تحلیل رتبه کلمات کلیدی، کیفیت محتوا، لینک سازی و ساختار فنی سایت انجام می شود تا دلیل برتری رقبا مشخص گردد. در وب سایت ها، شاخص هایی مانند نرخ تبدیل، نرخ پرش، میانگین ارزش سفارش و تجربه کاربر بررسی می شود تا نقاط ضعف مسیر خرید یا طراحی صفحه پیدا شوند. در شبکه های اجتماعی نیز عملکرد بر اساس نرخ تعامل، رشد فالوور و کلیک ها سنجیده می شود و نوع محتوا، لحن برند و نحوه ارتباط با کاربران تحلیل می گردد. هدف از همه ی این مقایسه ها، تصمیم گیری بر پایه داده ها و بهبود مستمر خود است.

اگر علاقه مند به دریافت خدمات سئو سایت در رشت هستید، کلیک کنید.

چالش ها و اشتباهات رایج در بنچ مارکینگ

بنچ مارکینگ اگرچه بسیار قدرتمند است اما اگر به درستی انجام نشود، می تواند منجر به اتلاف وقت و منابع یا حتی تصمیم گیری های اشتباه شود.

مشکل در دسترسی به داده ها

این بزرگترین چالش، به خصوص در بنچ مارکینگ رقابتی است. رقبا اطلاعات کلیدی خود مانند هزینه ها یا فرایندهای داخلی را فاش نمی کنند. اینجاست که اهمیت بنچ مارکینگ کاربردی مشخص می شود.

مقایسه های نادرست

شما باید مطمئن شوید که چیزهای مشابهی را مقایسه می کنید. مقایسه فرایندهای یک شرکت ۵۰۰۰ نفری با یک استارتاپ ۱۰ نفره، مقایسه ای بی معنی است. همچنین باید مطمئن شوید که تعاریف معیارها یکسان است.

تمرکز بر تقلید به جای نوآوری

این بزرگترین دام بنچ مارکینگ است. برخی سازمان ها آنقدر بر “رسیدن به رقیب” تمرکز می کنند که فراموش می کنند باید از او جلو بزنند. فرایندی که برای رقیب شما کار می کند، ممکن است به دلیل تفاوت در فرهنگ سازمانی، مشتریان یا منابع، برای شما کار نکند.

عدم تعهد مدیریتی و اجرا

بنچ مارکینگ یک پروژه تحقیقاتی ساده نیست؛ این یک پروژه “تغییر” است. این کار به زمان، بودجه و نیروی انسانی احتیاج دارد. اگر مدیریت ارشد سازمان، اراده یا شجاعت لازم برای اجرای تغییرات پیشنهادی را نداشته باشد، کل فرایند بی فایده خواهد بود.

بنچ مارکینگ یکباره و عدم تداوم

بسیاری از شرکت ها یک بار بنچ مارکینگ انجام می دهند، گزارشی تهیه می کنند و آن را در قفسه می گذارند. همانطور که گفته شد، بنچ مارکینگ یک چرخه دائمی است، نه یک رویداد یک باره.

جمع بندی

بنچ مارکینگ یک ابزار مدیریتی و یک فرایند سیستماتیک برای یادگیری از بهترین ها و بهبود مستمر است. این فرایند به شما کمک می کند تا از پیله درونی سازمان خود خارج شوید، جایگاه واقعی خود را در بازار بشناسید و شکاف های عملکردی خود را شناسایی کنید.  این فرایند صرفا درباره کپی کردن نیست، بلکه درباره درک عمیق “چگونگی” و “دلیل” موفقیت دیگران و “انطباق” هوشمندانه آن درس ها برای سازمان شماست. انجام بنچ مارکینگ، به خصوص در دیجیتال مارکتینگ، نیازمند تخصص در تحلیل داده، شناخت بازار و درک عمیق فرایندهاست. یک تحلیل نادرست می تواند به نتایج گمراه کننده منجر شود.

آخرین مطالب دسته بندی

مشاهده همه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *